آرشينآرشين، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 10 روز سن داره

آرشين ، دختر خردمند ايراني

معجزه در روح

هر بار با شنيدن آهنگ هاي آرامش بخشش گويي معجزه اي در درونم رخ ميدهد ...  غير قابل توصيف !!! اينقدر خاص كه كلامم قادر به بيانش نيست!!! و اكثر اوقات در خلوت خود اشكهايي جاري ميشوند كه گويي از سر ذوق اين حس زيبايند... شايد اين خداست در كنارم مينشد!!! نمي دانم!!! و اما امروز اين ذوق را در تو هم ديدم ... احساس كردم به اندازه ي من لذت ميبري خداي من در روياهايم روزي را ميبينم كه دخترم يك پيانيست بزرگ است و من در كنسرت او ... به اميد آن روز ...
31 خرداد 1393

كاشف كوچولو..

من مادرم ... و حس مادرانه دارم... ديروز با كوچكترين كشفي كه كردي احساس كردم بزرگترين كاشف دنيا هستي... و آن را براي اطرافيان با ذوق فراوان تعريف كردم.. تو  تا متوجه ميشدي كه درباره كشفت صحبت ميكنم با شوق گوشهايت را تيز ميكردي و بعد لبخندي از سر رضايت بر روي لبانت نقش ميبست ... اين شوقت را هر سه مرتبه اي كه تعريف كردم ديدم.. راستي اينقدر درگير حس هاي زيبايمان شدم كه يادم رفت بگويم تو ديروز در حين بازي با رنگ آبي و قرمز، رنگ بنفش را كشف كردي و بلند صدايم كردي مامان ، بنفش!! و من به سرعت خودم را به تو رساندم و درباره كشفت كلي با هم صحبت كرديم و كلي با رنگها بازي كرديم (البته اينبار بازي با رنگها هدفمند بود) ...
26 خرداد 1393

هفته گشت و گذار ...

هفته پيش با گشت و گذار شروع شد و با گشت و گذار هم تموم خيلي عالي بود .. من عاشق هفته اي هستم كه گذشت عكسايي كه تو تنكابن و بعد بندر انزلي انداختيم.. يه جنگل بكر كه سمت 3 هزار بود و بايد از جاده خاكي ميگذشتيم خيلي عالي بود .. واين عكسا هم مربوط ميشه به انزلي و آب بازي من و ارشين. اولين باري كه ارشين حسابي از آب بازي تو دريا لذت برد و كلي خنديد..البته زمانش كم بود اما تو همون زمان كم كلي از شاد بودن و قهقهه هاي دختري شاد شديم اينم از دستاي ماسه اي ما بعد از يه اب بازي دلپذير ارشين در حال نظاره به كشتي و قايقها خيلي دوست داشت قايق سوار شه اما هوا طوفاني بود و ابري و زمان مناسبي براي قايق سواري نبود...
19 خرداد 1393
1